[اسم]

microphone

/ˈmaɪkrəfoʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 میکروفن بلندگو

معادل ها در دیکشنری فارسی: میکروفن
مترادف و متضاد mic mike
  • 1.Their remarks were picked up by the hidden microphones.
    1. نظرات آنها توسط میکروفن های مخفی شنیده می شد.
  • 2.to speak into the microphone
    2. با میکروفن صحبت کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان