[اسم]

milling

/mˈɪlɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فرزکاری

معادل ها در دیکشنری فارسی: فرزکاری
[صفت]

milling

/mˈɪlɪŋ/
قابل مقایسه

2 سردگم آشفته

milling crowd
ازدحام سردرگم
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان