[اسم]

misanthrope

/ˈmɪsənˌθroʊp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انسان بیزار انسان گریز

معادل ها در دیکشنری فارسی: مردم‌گریز
مترادف و متضاد misanthropist philanthrope
  • 1.My grandfather was a misanthrope, but he loved me.
    1. پدربزرگم یک انسان بیزار بود اما مرا دوست داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان