[اسم]

mischief

/ˈmɪsʧəf/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شیطنت بازیگوشی

معادل ها در دیکشنری فارسی: شیطنت
  • 1.Don’t get into mischief while I’m out!
    1. وقتی من بیرونم شیطنت نکن!

2 آسیب صدمه، آزار

معادل ها در دیکشنری فارسی: بدجنسی شر شرارت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان