[اسم]

mitten

/ˈmɪtən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دستکش (تک انگشتی) [دستکشی که یک جا برای چهار انگشت و یک جا برای انگشت شست دارد]

معادل ها در دیکشنری فارسی: دستکش
  • 1.Where is my mittens?
    1. دستکش‌هایم کجاست؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان