[اسم]

mixed feelings

/mɪkst ˈfilɪŋz/
غیرقابل شمارش

1 احساسات ضد و نقیض

  • 1.I still have mixed feelings about going to Brazil.
    1. من راجع به رفتن به برزیل هنوز احساسات ضد و نقیض دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان