Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نوگرایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
modernism
/ˈmɑːdərnɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نوگرایی
تجدد، مدرنیسم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نوگرایی
مدرنیسم
1.By the post-war period, modernism had become part of art history.
1. تا دوره پس از جنگ، نوگرایی دیگر بخشی از تاریخ هنر شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
modern-day
modern languages
modern
moderation
moderately
modernist
modernity
modernization
modernize
modernized
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان