[اسم]

modernism

/ˈmɑːdərnɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نوگرایی تجدد، مدرنیسم

معادل ها در دیکشنری فارسی: نوگرایی مدرنیسم
  • 1.By the post-war period, modernism had become part of art history.
    1. تا دوره پس از جنگ، نوگرایی دیگر بخشی از تاریخ هنر شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان