Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فروتنی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
modesty
/ˈmɑdəsti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فروتنی
تواضع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزرم
افتادگی
حیا
شکستهنفسی
فروتنی
1.She accepted the prize with modesty.
1. او با فروتنی آن جایزه را پذیرفت [دریافت کرد].
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
modestly
modest
modernize
modern
moderately
modify
modish
modishness
modulate
mohair
کلمات نزدیک
modestly
modest success
modest
modernized
modernize
modicum
modification
modifier
modify
modular
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان