Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سوار (بر اسب یا دوچرخه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
mounted
/mˈaʊntᵻd/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سوار (بر اسب یا دوچرخه)
سوار شده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سوار
تصاویر
کلمات نزدیک
mountaintop
mountainside
mountainous
mountaineering
mountaineer
mounted police
mounting
mourn
mourner
mournful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان