Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از لحاظ موسیقیایی
2 . بهطور خوشآهنگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
musically
/ˈmjuːzɪkli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از لحاظ موسیقیایی
1.Musically speaking, their latest album is nothing special.
1. از لحاظ موسیقیایی بخواهیم صحبت کنیم، جدیدترین آلبوم آنها چیز خاصی ندارد.
2
بهطور خوشآهنگ
بهطور خوشنوا
to laugh/speak musically
بهطور خوشآهنگ خندیدن/حرف زدن
تصاویر
کلمات نزدیک
musical saw
musical notation
musical instrument
musical director
musical chairs
musically gifted
musician
musicologist
musk
musk deer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان