[اسم]

musical instrument

/ˌmjuːzɪkl ˈɪnstrəmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آلت موسیقی ساز موسیقی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آلت موسیقی ساز
  • 1.Most pupils learn (to play) a musical instrument.
    1. بیشتر دانش‌آموزان یاد می‌گیرند یک ساز موسیقی بنوازند.
  • 2.the musical instruments of the orchestra
    2. آلات موسیقی اکسترا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان