[صفت]

nagging

/nˈæɡɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more nagging] [حالت عالی: most nagging]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آزاردهنده نگران‌کننده

a nagging pain/doubt
درد/شک آزاردهنده

2 غرغرو

معادل ها در دیکشنری فارسی: غرغرو
مترادف و متضاد complaining
a nagging wife
یک زن غرغرو
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان