Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نام کسی را روی کسی گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to name after
/neɪm ˈæftər/
فعل گذرا
[گذشته: named after]
[گذشته: named after]
[گذشته کامل: named after]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نام کسی را روی کسی گذاشتن
to be named after somebody
نام کسی را روی کسی گذاشته شدن
1. He was named after his father.
1. او نام پدرش را دارد. [نام پدرش روی او گذاشته شدهاست.]
2. Paul was named after his grandfather.
2. نام پدربزرگش روی "پل" گذاشته شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
name
nakedness
naked
naivety
naively
name tag
name-dropping
nameless
namelessness
namely
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان