Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نیازمندان
2 . نیازمند تأیید (دیگران)
3 . نیازمند
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
the needy
/ˈnidi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نیازمندان
تنگدستان
[صفت]
needy
/ˈnidi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: needier]
[حالت عالی: neediest]
2
نیازمند تأیید (دیگران)
بدون اعتمادبهنفس، محتاج نوازش
1.She is shy and needy.
1. او خجالتی و بدون اعتمادبهنفس است.
3
نیازمند
فقیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حاجتمند
مستمند
محتاج
مترادف و متضاد
disadvantaged
poor
1.After he lost his job, he became very needy.
1. او بعد از اینکه کارش را از دست داد، خیلی فقیر شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
needs
needlework
needlessness
needlessly
needless to say
nefarious
negate
negation
negative
negative equity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان