[فعل]

to negate

/nɪˈgeɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: negated] [گذشته: negated] [گذشته کامل: negated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خنثی کردن بلا اثر کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: نفی کردن
مترادف و متضاد cancel out nullify confirm
  • 1.alcohol negates the effects of the drug.
    1. الکل، اثرات این دارو را خنثی می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان