[قید]

nicely

/ˈnɑɪ.sli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به خوبی خوب

معادل ها در دیکشنری فارسی: خوب
  • 1.His business is doing very nicely.
    1. کسب و کار او بسیار خوب پیش می رود.
  • 2.She's always nicely dressed.
    2. او همیشه به خوبی لباس می پوشد.
  • 3.That table would fit nicely in the bedroom.
    3. آن میز به خوبی در اتاق خواب جا می شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان