Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غیرمقیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
nonresident
/ˌnɑːn ˈresɪdənt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرمقیم
غیربومی
1.Student fees are higher for non-residents.
1. شهریه دانشجویان برای افراد غیربومی بیشتر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
nonrenewable
nonrefundable
nonplussed
nonmetal
nonfiction
nonsense
nonsensical
nonsmoking
nonstarter
noodle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان