Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سلاح هستهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nuclear weapon
/nˈuːklɪɹ wˈɛpən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سلاح هستهای
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سلاح هستهای
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
nuclear warhead
nuclear transplantation
nuclear terrorism
nuclear submarine
nuclear rocket
nuclear winter
nuclear-powered ship
nuclease
nucleate
nucleated
کلمات نزدیک
nuclear waste
nuclear warhead
nuclear warfare
nuclear submarine
nuclear reactor
nucleus
nude
nudge
nudism
nudist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان