Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آجیل
2 . دیوانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nuts
/nʌts/
غیرقابل شمارش
1
آجیل
مغز (گردو، بادام، پسته و...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آجیل
1.I am allergic to nuts.
1. من به آجیل آلرژی [حساسیت] دارم.
[صفت]
nuts
/nʌts/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more nuts]
[حالت عالی: most nuts]
2
دیوانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خل
دیوانه
disapproving
informal
1.Is she more nuts than me?
1. آیا او از من دیوانهتر است؟
2.The kids are driving me nuts!
2. بچهها دارند من را دیوانه کنند!
تصاویر
کلمات نزدیک
nutritive
nutritious
nutritionist
nutritional science
nutritional
nuts about someone
nutshell
nutter
nutty
nutty as a fruitcake
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان