[اسم]

nuts

/nʌts/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آجیل مغز (گردو، بادام، پسته و...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: آجیل
  • 1.I am allergic to nuts.
    1. من به آجیل آلرژی [حساسیت] دارم.
[صفت]

nuts

/nʌts/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more nuts] [حالت عالی: most nuts]

2 دیوانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: خل دیوانه
disapproving informal
  • 1.Is she more nuts than me?
    1. آیا او از من دیوانه‌تر است؟
  • 2.The kids are driving me nuts!
    2. بچه‌ها دارند من را دیوانه کنند!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان