Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رو فرم نبودن (ورزشکار)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
off form
/ɔf fɔrm/
1
رو فرم نبودن (ورزشکار)
عملکرد خوبی نداشتن
تصاویر
کلمات نزدیک
off duty
off and on
off
of no consequence
of necessity
off one's hands
off one's noodle
off one's rocker
off one's trolley
off one’s trolley
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان