[اسم]

olive

/ˈɑl.ɪv/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زیتون

معادل ها در دیکشنری فارسی: زیتون
  • 1.I love olives.
    1. من عاشق زیتونم.
  • 2.olive oil
    2. روغن زیتون
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان