[اسم]

olive oil

/ˈɒlɪv ɔɪl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روغن زیتون

معادل ها در دیکشنری فارسی: روغن زیتون
  • 1.We ran out of olive oil.
    1. روغن زیتون مان تمام شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان