[عبارت]

on the surface

/ɑn ðə ˈsɜrfəs/

1 در ظاهر (امر)

  • 1.It seems like a good idea on the surface but there are sure to be problems.
    1. در ظاهر ایده خوبی به نظر می‌رسد اما مطمئنا مشکلاتی وجود دارد.
  • 2.On the surface, he appeared unchanged.
    2. در ظاهر، به نظر تغییرنکرده می‌آمد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان