Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به بعد
2 . بهپیش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
onward
/ˈɑːnwərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به بعد
1.The pool is open from 7 a.m. onward.
1. استخر از 7 صبح به بعد باز است.
2.They lived there from the 1980s onward.
2. آنها از دهه هشتاد میلادی به بعد آنجا زندگی کردند.
2
بهپیش
بهسوی جلو
1.The soldiers marched onward until they came to a bridge.
1. آن سربازان بهپیش رفتند تا به یک پل رسیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
on-stage
onset
only
online
onion
onyx
ooh
ooze
oozy
opal
کلمات نزدیک
onus
ontology
onto
onstage
onslaught
onward connection
onwards
ooh
oona
oops
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان