[قید]

onward

/ˈɑːnwərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به بعد

  • 1.The pool is open from 7 a.m. onward.
    1. استخر از 7 صبح به بعد باز است.
  • 2.They lived there from the 1980s onward.
    2. آنها از دهه هشتاد میلادی به بعد آنجا زندگی کردند.

2 به‌پیش به‌سوی جلو

  • 1.The soldiers marched onward until they came to a bridge.
    1. آن سربازان به‌پیش رفتند تا به یک پل رسیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان