Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهسمت جایی باز شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to open onto
/ˈoʊpən ˈɑntu/
فعل گذرا
[گذشته: opened onto]
[گذشته: opened onto]
[گذشته کامل: opened onto]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بهسمت جایی باز شدن
1.The two rooms open onto each other.
1. (این) دو اتاق رو به هم باز میشوند.
2.This door opens onto the yard.
2. این در بهسمت حیاط باز میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
muddle up
muddle through
move along
miss out
meet with
order around
pack away
pack up
pass for
pencil in
کلمات نزدیک
narrow down
mug up
muddle up
muck around
move up
order around
pack away
packed out
pair off
pass by
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان