Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اتاق عمل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
operating room
/ˈɑpəˌreɪtɪŋ rum/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتاق عمل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتاق عمل
مترادف و متضاد
operating room
operating suite
operating theatre
operation suite
1.Operating room management is the science of how to run an Operating Room Suite.
1. مدیریت اتاق عمل دانش چگونگی مدیریت کردن اتاق عمل است.
تصاویر
کلمات نزدیک
operating costs
operating
operatic
operate at a loss
operate
operating system
operating table
operating theater
operation
operational
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان