[اسم]

orchestra

/ˈɔːr.kɪ.strə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ارکستر گروه نوازندگان

معادل ها در دیکشنری فارسی: ارکستر
مترادف و متضاد ensemble
  • 1.a symphony orchestra
    1. ارکستر سمفونی
  • 2.She plays the flute in the school orchestra.
    2. او در گروه نوازندگان مدرسه فلوت می‌نوازد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان