Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از نفس افتاده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
out of breath
/aʊt ʌv brɛθ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از نفس افتاده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
از نفس افتاده
1.I ran so much that I got out of breath.
1. من آنقدر دویدم که از نفس افتادم.
تصاویر
کلمات نزدیک
out of
out loud
out in the open
out cold
out
out of date
out of desperation
out of focus
out of hand
out of hours
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان