Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از بالای چیزی آویزان بودن
2 . بالای چیزی بودن
3 . بیرونزدگی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to overhang
/ˌoʊvərˈhæŋ/
فعل گذرا
[گذشته: overhung]
[گذشته: overhung]
[گذشته کامل: overhung]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از بالای چیزی آویزان بودن
در بالای چیزی معلق بودن
2
بالای چیزی بودن
از بالای چیزی بیرون زدن
1.His big fat belly overhung his belt.
1. شکم چاق بزرگ او از بالای کمربندش بیرون زده بود.
[اسم]
overhang
/ˌoʊvərˈhæŋ/
قابل شمارش
3
بیرونزدگی
برآمدگی، (هر چیز آویخته یا بیرونزده)
تصاویر
کلمات نزدیک
overgrown
overfly
overflowing
overflow
overfishing
overhaul
overhead
overhead expenses
overhead locker
overhead projector
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان