[فعل]

to overtake

/ˌəʊ.vəˈteɪk/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: overtook] [گذشته: overtook] [گذشته کامل: overtaken]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سبقت گرفتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیشی گرفتن جلو زدن سبقت گرفتن
  • 1.Always check your rear view mirror before you overtake.
    1. همیشه قبل از سبقت گرفتن آینه عقب را نگاه کنید.
  • 2.We were overtaken by a red sports car.
    2. ماشین قرمز اسپورتی از ما سبقت گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان