[اسم]

painkiller

/ˈpeɪnkɪlər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مسکن (دارو)

معادل ها در دیکشنری فارسی: دردکش قرص مسکن
  • 1.If the sunburn is severe, you may need painkillers.
    1. اگر آفتاب سوختگی شدید باشد، ممکن است نیاز به داروی مسکن داشته باشید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان