[فعل]

to pair off

/pɛr ɔf/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: paired off] [گذشته: paired off] [گذشته کامل: paired off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (دوبه‌دو) با هم جفت شدن جفت کردن

  • 1.It seemed that all her friends were pairing off.
    1. به‌نظر می‌رسید تمام دوستانش داشتند (دوبه‌دو) با هم جفت می‌شدند.
to pair somebody off (with somebody)
کسی را (با کسی) جفت کردن [به‌منظور رابطه عاشقانه]
  • He's always trying to pair me off with his cousin.
    او همیشه تلاش می‌کند من را با یکی از پسرعموهایش جفت کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان