[صفت]

parallel

/ˈpɛrəˌlɛl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موازی مشابه، یکسان

معادل ها در دیکشنری فارسی: هم‌تراز هم‌ردیف موازی متوازی
  • 1.Parallel experiments are being conducted in Rome, Paris and London.
    1. آزمایشاتی یکسان در رم، پاریس و لندن در حال انجام است.
  • 2.We have lead parallel lives.
    2. ما زندگی‌های مشابه داشته‌ایم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان