[فعل]

to parboil

/ˈpɑːrbɔɪl/
فعل گذرا
[گذشته: parboiled] [گذشته: parboiled] [گذشته کامل: parboiled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نیم پز کردن

  • 1.Parboil the potatoes before you roast them.
    1. قبل از اینکه سیب زمینی ها را کبابی کنی آنها را نیم پز کن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان