Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نیم پز کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to parboil
/ˈpɑːrbɔɪl/
فعل گذرا
[گذشته: parboiled]
[گذشته: parboiled]
[گذشته کامل: parboiled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نیم پز کردن
1.Parboil the potatoes before you roast them.
1. قبل از اینکه سیب زمینی ها را کبابی کنی آنها را نیم پز کن.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
parazoan
parasol
parasailing
paraplegia
paraphrase
parcel
parched
parchment
pardon
pare
کلمات نزدیک
paratyphoid fever
paratroops
paratrooper
paratha
parasol
parcel
parcel out
parched
parchment
pardon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان