Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مطران
2 . پدرسالار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
patriarch
/ˈpeɪtriɑːrk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مطران
پاتریارک
2
پدرسالار
رییس قبیله، بزرگخاندان، ریشسفید
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پدرسالار
پیر
مترادف و متضاد
matriarch
تصاویر
کلمات نزدیک
patois
patio
patina
patiently
patient
patriarchal
patriarchy
patricia
patrician
patricide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان