[اسم]

pedestrian crossing

/pəˈdɛstriən ˈkrɔsɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 محل عبور عابر پیاده خط‌کشی عابر پیاده، گذرگاه عابر پیاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: خط‌کشی عابر پیاده
  • 1.There are so many pedestrian crossings all over the town.
    1. محل‌های عبور عابر پیاده زیادی در سراسر شهر وجود دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان