[اسم]

pension

/ˈpɛnʃən/
قابل شمارش
[جمع: pensions]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حقوق بازنشستگی مستمری

معادل ها در دیکشنری فارسی: حقوق بازنشستگی مقرری مستمری
مترادف و متضاد annuity superannuation welfare payment
  • 1.Pensions are often paid because of long service, special merit, or injuries received.
    1. حقوق بازنشستگی معمولا به دلیل خدمت طولانی، شایستگی خاص یا آسیب‌دیدگی‌ها پرداخت می‌شود.
  • 2.The pension is calculated on the basis of your last year's income.
    2. مستمری بر اساس درآمد سال گذشته‌تان محاسبه می‌شود.

2 پانسیون (به ویژه فرانسه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: پانسیون
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان