Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حقوق بازنشستگی
2 . پانسیون (به ویژه فرانسه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
pension
/ˈpɛnʃən/
قابل شمارش
[جمع: pensions]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حقوق بازنشستگی
مستمری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حقوق بازنشستگی
مقرری
مستمری
مترادف و متضاد
annuity
superannuation
welfare payment
1.Pensions are often paid because of long service, special merit, or injuries received.
1. حقوق بازنشستگی معمولا به دلیل خدمت طولانی، شایستگی خاص یا آسیبدیدگیها پرداخت میشود.
2.The pension is calculated on the basis of your last year's income.
2. مستمری بر اساس درآمد سال گذشتهتان محاسبه میشود.
2
پانسیون (به ویژه فرانسه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پانسیون
تصاویر
کلمات نزدیک
pennyroyal
penny
pennsylvania
penniless
pennant
pension off
pensionable
pensioner
pensive
pensively
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان