[اسم]

piggy bank

/ˈpɪgi bæŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قلک (پول)

معادل ها در دیکشنری فارسی: قلک
  • 1.The little girl was counting the coins in her piggy bank.
    1. دختر بچه کوچک داشت سکه های داخل قلک اش را می شمرد.
توضیح درباره اصطلاح piggy bank
معروف ترین نوع قلک برای بچه ها در کشور های غربی به شکل یک خوک کوچک صورتی رنگ است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان