Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قلک (پول)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
piggy bank
/ˈpɪgi bæŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قلک (پول)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قلک
1.The little girl was counting the coins in her piggy bank.
1. دختر بچه کوچک داشت سکه های داخل قلک اش را می شمرد.
توضیح درباره اصطلاح piggy bank
معروف ترین نوع قلک برای بچه ها در کشور های غربی به شکل یک خوک کوچک صورتی رنگ است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pigeonhole
pigeon-toed
pigeon keeping
pigeon keeper
pigeon fancying
piggy in the middle
piggyback
piggybank
pigheaded
piglet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان