Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کاری انجام دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to play at
/ˈpleɪ æt/
فعل ناگذر
[گذشته: played at]
[گذشته: played at]
[گذشته کامل: played at]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کاری انجام دادن
informal
what is somebody playing at?
[در موقعیتی که فرد عصبانی است از این سؤال برای پرسیدن اینکه فرد چکار دارد میکند، استفاده میشود]
What do you think you are playing at?
فکر میکنی داری چیکار میکنی؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
mix up in
derive from
bring to account
come out with
come between
rain off
go on about
snow in
snow under
confide in
کلمات نزدیک
partied out
littered
dying for
caught up
bash about
rained off
set against
taken up
throw together
tuck away
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان