[صفت]

plenary

/ˈpliːnəri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more plenary] [حالت عالی: most plenary]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جامع کامل

formal
  • 1.The Council has plenary powers to administer the agreement.
    1. شورا برای به اجرا در آوردن توافق‌نامه قدرت تام دارد.

2 شامل تمام اعضا عمومی

formal
  • 1.The new committee holds its first plenary session this week.
    1. کمیته جدید این هفته اولین جلسه‌اش با حضور همه اعضا را برگزار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان