Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جمعیت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
population
/ˌpɑpjəˈleɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جمعیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جمعیت
مترادف و متضاد
inhabitants
people
residents
1.After the recent floods, the population of Honduras was reduced by 10,000.
1. بعد از سیلهای اخیر، جمعیت هندوراس تا 10000 نفر کاهش پیدا کرد.
2.China has the largest population of any country.
2. چین بیشترین جمعیت را در بین کشورها دارد.
3.The population of the world has increased in every decade.
3. جمعیت دنیا هر دهه بیشتر شدهاست.
4.What's the population of Brazil?
4. جمعیت برزیل چقدر است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
populated
populate
popularly
popularize
popularity
populist
populous
porcelain
porch
porcine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان