[صفت]

prerequisite

/ˌpriːˈrekwəzɪt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیش‌نیازی پیش‌شرطی

formal
  • 1.prerequisite knowledge
    1. دانش پیش‌نیاز
[اسم]

prerequisite

/ˌpriːˈrekwəzɪt/
قابل شمارش

2 پیش‌نیاز پیش‌شرط

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیش‌نیاز لازمه
formal
مترادف و متضاد precondition
  • 1.A degree is an essential prerequisite for employment at this level.
    1. مدرک داشتن در این سطح پیش‌نیازی ضروری برای استخدام است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان