[اسم]

productivity

/ˌprɑːdʌkˈtɪvəti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تولید بهره‌وری

معادل ها در دیکشنری فارسی: بهره‌وری
  • 1.We need to increase productivity by 50%.
    1. ما باید تولید را تا 50% افزایش دهیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان