Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ادعا کردن
2 . (کیش یا عقیده خود را) اعلام کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to profess
/prəˈfɛs/
فعل ناگذر
[گذشته: professed]
[گذشته: professed]
[گذشته کامل: professed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ادعا کردن
اظهار کردن
formal
مترادف و متضاد
declare
1.I don't profess to be an expert in this subject.
1. من ادعا نمیکنم که در این موضوع کارشناس هستم.
2
(کیش یا عقیده خود را) اعلام کردن
شهادت دادن، مذهب خاصی داشتن
formal
to profess Christianity/Islam/Judaism
مذهب مسیحیت/اسلام/یهودیت داشتن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
productively
productive
production
product
produce
profession
professional dancer
professional tennis player
professionally
professor
کلمات نزدیک
profanity
profane
prof
productivity
productive
professed
profession
professional
professional ethics
professional misconduct
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان