[اسم]

promoter

/prəˈmoʊtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بانی برگزارکننده

معادل ها در دیکشنری فارسی: مروج
  • 1.The boxing promoter expects a full house when the World Champion defends his title.
    1. بانی مسابقات بوکس انتظار دارد که موقع مسابقه دادن قهرمان جهان سالن پر شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان