[قید]

proudly

/ˈprɑʊd.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مفتخرانه با افتخار

معادل ها در دیکشنری فارسی: مفتخرا
  • 1."we have won.", he said proudly.
    1. او مفتخرانه گفت: «ما بردیم.»
  • 2.He always treats the winners, proudly.
    2. او همیشه با افتخار با برندگان رفتار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان