Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روان تنی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
psychosomatic
/ˌsaɪkoʊsəˈmætɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more psychosomatic]
[حالت عالی: most psychosomatic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روان تنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روانتنی
1.Tests showed that her problems were more than merely psychosomatic.
1. آزمایش ها نشان داد که مشکلات او بیشتر از روان تنی محض بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
psychosis
psychosexuality
psychosexual development
psychosexual
psychopsis papilio
psychosomatic disorder
psychosurgery
psychotherapeutic
psychotherapeutics
psychotherapist
کلمات نزدیک
psychosis
psychopathic
psychopath
psychology
psychologist
psychotherapist
psychotherapy
psychotic
pt
pta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان