Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شنای سوئدی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
push-up
/ˈpʊʃ ʌp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شنای سوئدی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شنا
1.He does 20 push-ups every morning before breakfast.
1. او هر صبح قبل از صبحانه بیست شنای سوئدی میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
push-start
push technology
push off
push back
push around
pushbike
pushbutton
pushchair
pusher
pushover
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان