Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کنار گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to put aside
/pʊt əˈsaɪd/
فعل گذرا
[گذشته: put aside]
[گذشته: put aside]
[گذشته کامل: put aside]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کنار گذاشتن
1.She puts aside £100 a month for clothes.
1. او برای خریدن لباس 100 پوند در ماه کنار می گذارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
put an end to
don't put all your eggs in one basket
put a sock in it
put a stop to something
put a lot of time into something
put away
put back
put by
put down
put emphasis on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان